بسم رب الرفیق
مادری را طفل در آب اوفتاد
جان مادر در تب و تاب اوفتاد
در تحیّر طفل می زد دست و پای
آب بردش تا بناب آسیای
آب از پس رفت و آن طفل عزیز
بر سر آن آب از پس رفت نیز
مادرش درجست او را برگرفت
شیردادش حالی و در برگرفت
ای ز شفقت داده مهر مادران
هست این غرقاب را ناوی گران
چون در آن گرداب حیرت اوفتیم
پیش ناو آب حسرت اوفتیم
مانده سرگردان چو آن طفل در آب
دست و پایی می زنیم از اضطراب
آن نفس ای مشفق طفلان راه
از کرم در غرقه خود کن نگاه
رحمتی کن بر دل پرتاب ما
برکش از لطف و کرم در ز آب ما
شیرده ما را ز کرم
برمگیر از پیش ما خوان کرم
ای ورای وصف و ادراک آمده
از صفات واصفان پاک آمده
دست کس نرسید برفتراک تو
لاجرم هستیم خاکِ خاک تو
عطار نیشابوری
پ.ن
میلاد مادر، بهترینِ ن عالم، مبارک.
درباره این سایت